کد مطلب:313325 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:311

حضرت بقیةالله و قمر بنی هاشم
در زیارتنامه ی منسوب به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم: «السلام علی العباس بن أمیرالمؤمنین المواسی أخاه بنفسه الآخذ لغده من أمسه الفادی له الواقی الساعی الیه بمائه المقطوعة یداه».

سلام بر عباس فرزند امیرمؤمنان علیهماالسلام كه جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم



[ صفحه 12]



نمود، دنیایش را در راه تحصیل آخرت صرف كرد و جانش را برای حفاظت از برادرش قربانی ساخت...

در این سلام حضرت بقیةالله حجة بن الحسن العسكری - عجل الله تعالی فرجه الشریف - به چند فضیلت از فضایل حضرت عباس علیه السلام اشاره فرموده است:

1. جانش را نثار برادر كرد.

2. دنیا را وسیله ی نیل به آخرت قرار داد.

3. نگهبان سپاه و خیام حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود و سعی فراوان كرد تا آب را به لب تشنگان برساند.

4. دو دستش را در راه جهاد فی سبیل الله قطع شد.

سپس حضرت می فرماید: خدا لعنت كند دو قاتل او یزید بن رقاد و حكیم بن طفیل را [1] .



به دریا پا نهاد و، خشك لب بیرون شد از دریا

مروت بین، جوانمردی نگر، غیرت تماشا كن!



از ملاحظه ی كلمات ائمه ی اطهار - سلام الله علیهم اجمعین - در باب قمر بنی هاشم علیه السلام، برای انسان یقین حاصل می شود كه فرزند رشید ام البنین علیهاالسلام نزد آن بزرگواران از مقام و منزلت بس بزرگی برخوردار است، چنانكه كرامات مذكور در بخش پایانی كتاب حاضر نیز بروشنی مؤید این امر می باشد.

دانشمند محترم، آیةالله فاضل دربندی به حضرت آیةالله شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری گفت: چون شیعه ی امامیه از شما تقلید می كنند و فعل شما حجت است، خوب است هنگام تشرف، آستان و عتبه ی مقدسه ی امام علیه السلام را ببوسید و جبهه بر آن بسایید.

شیخ فرمود: من آستان و عتبه ی مقدسه ی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را می بوسم، تا چه رسد به آستان و عتبه ی ائمه علیهم السلام، و عتبه و آستان مقدس حضرت ابی الفضل العباس علیه السلام را می بوسم چون محل قدمهای زائرین آن بزرگوار است تا چه رسد به اینكه آستان و عتبه ی ابوالفضل علیه السلام فرزند علی علیه السلام باشد.

آری، مردان با ایمان و روشن ضمیر، جان در راه امام علیه السلام دادند، مانند كمیلها،



[ صفحه 13]



قنبرها، رشیدها، میثمها، حبیبها، مسلمها، عابسها، و آن همه شهدای راه فضیلت و حقیقت؛ چگونه می شود فرزندان همان پدران، و شاگردان همان مكتب، حتی از بوسیدن و جبهه سایی بر دربار آنان خودداری كنند و گوش به یاوه سرایی این یاوه سرایان دهند كه می گویند: شرك است، بت پرستی است، كفر است! با اینكه معنی شرك و بت پرستی و كفر را نفهمیده و خود، هم مشركند و هم بت پرست وهم كافر! [2] .


[1] سوگنامه ي آل محمد: صفحه ي 299 از انتشارات ناصر قم، چاپ چهارم، به نقل از بحار: جلد 45 صفحه ي 66.

[2] افسانه ي كتاب يا بررسي، عطايي خراساني، صفحه ي 429.